به گزارش گروه تحلیل، تفسیر و پژوهشهای خبری ایرنا، اواسط آذرماه رسانهها اعلام کردند ۷۷ درصد تهرانیها در خانههایی با متراژ کمتر از ۱۰۰ متر زندگی میکنند.
بسیاری از نگاه ها به ماهیت و ابعاد اقتصادی این خبر معطوف شد، در حالی که نباید از زوایا و پیامدهای اجتماعی آن غافل شد.
پژوهشگر ایرنا در این باره با «عبدالوهاب شهلیبر» پژوهشگر حوزه جامعهشناسی مسکن گفت وگو کردهاست.
شهلیبر می گوید عرضه خانههای کوچک مبتنی بر یک نگاه اجتماعی و برای تامین نیاز اقشار متوسط و ضعیف به مسکن بودهاست، اما امروزه به خصوص به دلیل کاهش فضاهای شهری عمومی بر کیفیت زندگی افراد به ویژه کودکان تاثیر منفی گذاشته است.
به گفته این کارشناس، مسائل پایتخت در حوزه مسکن دارای تبعات بلندمدت در حیات فردی و اجتماعی است که خود را در اشکالی چون دگرگونی روابط خانوادگی نشان می دهد. در ادامه متن کامل این گفت وگو را میخوانیم؛
** ایرنا: گفته میشود بالای ۷۷ درصد تهرانیها در مسکنهایی با متراژ زیر ۱۰۰ متر زندگی میکنند. چه سیاستها و متغیرهایی در شکلگیری این وضعیت موثر بودهاست.
* شهلیبر : اگر این داده ها دقیق باشد از چند جنبه می توان به آن نگاه کرد. اول در نظر داشته باشید که در ساختار اقتصادی کلان کشور، ساخت و خرید و فروش ملک به مهمترین فعالیت اقتصادی تبدیل شدهاست. در این شرایط شهر تهران اصلیترین محل سوداگری مسکن است.
از طرف دیگر سیاستهایی که از دهه چهل برای مسکنسازی در کشور به طور خاص در تهران مبنا قرار گرفته، این بوده که برای طبقات مختلف و قشر متوسط جامعه بتوان مسکن تولید و عرضه کرد. به عنوان یک رویکرد اجتماعی که طبقات پایین و ضعیف قدرت پرداخت هزینه مسکن را داشته باشند، این پلاکها را در متراژ کم در نظر گرفتند. این سیاست ریشه در دیدگاههای دولت رفاه در اروپا دارد و با هدف عرضه زیاد و افزایش دسترسی افراد دنبال میشود.
** ایرنا: زندگی در این خانههای کوچک چه تاثیری بر کیفیت زندگی افراد میگذارد؟
* شهلیبر : البته از منظر کیفیت زندگی، افرادی که در این خانههای زندگی میکنند، با آسیبهای قابل توجهی روبرو هستند.
زندگی در خانه کوچک به خصوص برای کودکان بسیار آسیبزا است. البته این مساله طی سالهای اخیر تشدید شدهاست چرا که به خاطر گرایشهای سوداگرانه حداقل فضای شهری که در گذشته وجود داشته روز به روز تغییر کاربری می دهند، تبدیل به ایستگاه مترو، مراکز تجاری و مانند آن می شوند. شاهد انواع ساخت و سازها در پارکها و فضاهای بازی هستیم.
در این شرایط با تراکمی هم که به علت تراکم فروشی به وجود آمده، فشار بسیار زیادی به سرانه های شهری وارد می شود. کودکان اولین قربانی این شرایطند و کودکی سختی را سپری می کنند.
برای بزرگسالان نیز فضاهای تعامل اجتماعی رو به کاهش است. بسیاری از کشورها تلاش می کنند محلهای افقی به عنوان فضای عمومی در درون ساختمان بسازند. اگر ما اکباتان را در نظر بگیریم علی رغم اینکه تراکم به شدت بالا است، اما فضای عمومی قابل توجهی برای سنین مختلف وجود دارد. هر چه ما به سمت انبوه سازی و برج سازی حرکت کردیم از این فضاها کاسته شده است. هیچ فضایی برای جلسه هیئت مدیره ساختمان باقی نمانده است. اکثر جلسات در پارکینگ های ساختمان ها برگزار می شود که حتی جایی برای نشستن نیست.
** ایرنا: آیا کوچک کردن خانهها در پایتخت دسترسی طبقات پایین به مسکن را افزایش دادهاست؟
* شهلیبر: متاسفانه جواب سوال شما منفی است. همان طور که در رسانهها مطرح شد طبقات پایین و حتی طبقات متوسط قدرت بهره برداری استیجاری از همین واحدهای کوچک در تهران را هم ندارند و روندها نشان می دهد ما با یک مهاجرت معکوس از پایتخت به شهرهای اقماری تهران مواجه هستیم.
به طور خاص مسکنهای مهر اطراف تهران که تا چند سال گذشته بدون متقاضی بودند الان با تقاضای زیاد مواجهند. همچنین افزایش قیمت داشته اند.برای مثال در شهر پردیس مسکنهای مهر به سه برابر قیمت ساختشان خرید و فروش میشوند.
** ایرنا: این مهاجرت معکوس چه پیامدهایی برای شهر تهران و مهاجران خواهد داشت؟
* شهلیبر: در این ارتباط میتوان به چند نکته اشاره کرد از جمله اینکه بخش بزرگی از افرادی که مجبور به ترک تهران میشوند از طبقات فرهنگی هستند، معلمها، روزنامهنگاران، هنرمندان و … . وجود این افراد در شهر به آن کیفیت می دهد و مهاجرت آن ها بنیه فرهنگی شهر را ضعیف میکند. هر چند به تقویت بنیه فرهنگی مقصد مهاجرتی این افراد کمک میکند، اما به ضرر پایتخت است.
معضل دیگر حمل و نقل است. بسیاری از این افراد در تهران کار میکنند اما به دلیل نبودن زیرساخت های حمل و نقل عمومی و نبود ایستگاه TOD(محلههای عمودی) در مرکز شهر، مجبور به استفاده از تاکسی یا ماشینهای شخصی هستند. این امر منجر به جا به جایی تعداد بسیار بالایی ماشین به صورت روزانه خواهد شد.
ترافیک سنگین بزرگراهها، آلودگیهای محیط زیستی و خستگی روانی افراد در اثر ساعتهای طولانی رفت و آمد از جمله نتایج این مهاجرت خواهد بود. همچنین هزینه جا به جایی به شدت بالا می رود.
از طرف دیگر باید به کیفیت زندگی و رفاه افرادی که مجبور به مهاجرت میشوند نگاه کرد. مثلا کودکان و نوجوانان ساکن تهران به سرانه های آموزشی و بهداشتی و به صورت کلی رفاه شهری بیشتر دسترسی دارند. وقتی به شهرهای اقماری مهاجرت می کنند دسترسی آنها کاهش می یابد و با بافت فرهنگی متفاوتی مواجه می شوند. ادغام در جامعه جدید و هماهنگی با آن برای همه به خصوص کودکان و نوجوانان دشوار است. یا خانم ها که بیشترشان خانه دار هستند در زندگی جدید سبک زندگیشان تغییرات اساسی پیدا میکند و دچار انواع و اقسام آشفتگیها می شوند.
مساله دیگر رفت و آمد خانوادگی با خانوادههای ساکن شهر تهران است. روابط خانوادگی بنیاد جامعه ایران است. با وجود چنین مسافتی عملاً روابط خانوادگی دچار دگرگونی میشود. اتفاقاتی از این دست و اثرات طولانی مدت آن در زندگی فرد، با کاهش کیفیت زندگی افراد بر جامعه نیز اثر میگذارد.
** ایرنا: شهر تهران در حوزه مسکن با چه مساله دیگری مواجه است؟
* شهلیبر: در این زمینه باید به خانههای لوکس مناطق یک و دو نگاه کنیم. اتفاقاتی که طی ده، پانزده سال اخیر در شهر تهران به خصوص در منطقه یک و دو می افتد بالا رفتن متراژ خانهها و تغییر الگوی تولید است که بیشتر به سمت الگوی خانههای لاکچری و مبتنی بر نیاز طبقات خاص حرکت میکند و سود بسیار بالایی را به همراه دارد.
همواره این بحث در ذهن سیاست گذاران مطرح است که ما باید تلاش کنیم این الگو کاهش پیدا کند و به سمت کوچک مقیاس بودن بریم. بسیاری از این خانهها توسط افرادی خریداری میشود که ساکن تهران نیستند و برای ایام خاص به تهران میآیند.
پژوهش**س.ا**۹۲۷۹
انتهای پیام /*